هري پاتر به زبان فارسي

در باره‌ي ترجمه‌ي كتاب‌هاي مجموعه‌ي هري پاتر

2007-08-03

«هري پاتر و يادگارهاي مرگ»

هفته‌ي گذشته كتاب هفتم مجموعه‌ي هري پاتر را، كه ترجمه‌ي پيشنهادي من براي عنوان آن «هري پاتر و يادگارهاي مرگ» است، خواندم و بايد بگويم كه كتاب بسيار خوبي بود. البته قصد ندارم به ماجراي داستان اشاره كنم تا لذت كساني را كه هنوز نخوانده‌اند، از بين نبرم. از زمان انتشار جلد قبلي، هميشه ترسم اين بود كه آخرين كتاب داستان خوبي نداشته باشد و توقعات زيادي را كه از هري پاتر در خوانندگان پيدا شده است، بر آورده نكند. علاوه بر اين، معماهاي حل نشده‌اي در جلد قبل مطرح شده بود كه اشتياق مرا براي خواندن جلد آخر بيشتر مي‌كرد. بالاخره كتاب منتشر شد و حتي از حد انتظار من هم بهتر بود.

در حين خواندن كتاب هفتم، احساس كردم كه اين جلد روان‌تر نوشته شده و كمتر از كلمات لغتنامه‌اي و «مطلقاً بريتانيايي» استفاده كرده است. به نظر من، در اين مورد بايد از خانم رولينگ سپاسگزار باشيم! به علاوه، اين جلد از داستاني همخوان و گيرا برخوردار است كه سبب مي‌شود كتاب را نتوان در حين خواندن به سادگي زمين گذاشت. پايان داستان تقريباً همان جوري است كه من آرزويش را داشتم. چون من از خواندن كتاب‌هاي هواداران (فن‌فيكشن) خوشم نمي‌آيد، اميدوارم در آينده نيز كتاب‌هاي بيشتري از جي.كي. رولينگ بخوانم.

از اولين لحظات انتشار كتاب هفتم (و در برخي از موارد، حتي از قبل از انتشار رسمي كتاب)، ترجمه‌هاي متعددي به زبان فارسي در اينترنت ظاهر شد، و همين امر سبب شد كه من حتي فكر ترجمه كردن اين جلد را به سرم راه ندهم. كتاب‌هاي خوب زيادي براي ترجمه هست (البته اميدوارم كه خواننده هم داشته باشد—بعضي وقت‌ها كم بودن كتابخواني در ايران خيلي آزارم مي‌دهد!)…